پیشرفت های تکنولوژیکی دارای تأثیراتی دامنه دار هستند. تکنولوژی ما را وا می دارد که در ادراک خود نسبت به طراحی به عنوان یک عنصر مهم در زندگی اجتماعی و فرهنگی تجدید نظر کنیم. علاوه بر این، پیشرفت صاعقه آسای تکنولوژیکی نیز در سال های اخیر کارکرد بسیاری از اجزا و کالاهای مصرفی شناخته شده را تغییر داده و با ایجاد وظایف تازه برای طراحی جهت واکنش به فضاها و الگوهای جدید استفاده همراه شده است. زیبا شناختی بیش از هر زمان دیگری تحت تأثیر پیشرفت های تکنولوژیکی قرار گرفته است.
های تک
روزگاری، در نظر گرفتن زیبایی شئ برکارآیی تکنولوژیک غلبه داشت. امروز اصطلاح «های تک» به عبارت سبک گرایانه شناخته شده ای در کل جهان مبدل شده است. های تک بر نمای تکنولوژیک ساختمان ها از طریق نصب لوله های روکار و چاه های آسانسور، عناصر سازه ای قابل مشاهده نظیر تیر آهن ها و تیر های افقی فولادی در خارج ساختمان به صورت نمایشی تأکید دارد. نمونه های معروف آن مرکز پومپیدو (۱۹۷۷) است که توسط رنزو پیانو و ریچارد راجرز در پاریس، بانک شانگهای و هنگ کنگ (۸۵ ۱۹۸۱) توسط نورمن فاستر و ساختمان لویدز لندن (۱۹۸۶) توسط ریچارد راجرز طراحی شده است. طراحی های تک برای خلق مبلمان و دیگر محصولات، مواد و قطعات صنعتی پیش ساخته را در ارتباطی جدید در کنار یکدیگر قرار می دهد و از قطعات فنی نظامی یا علمی برای وسایل برقی سرگرم کننده مانند بازی های ویدیویی استفاده می کند. مجموعه مبلمان اداری نورمن فاستر، نوموز، یا قفسه های گنجای اماتئوتان از نمونه های پرطرف دار این سبک هستند.
کوچک سازی (ریزگردانی)
مهم ترین پیشرفت های الکترونیکی سال های اخیر، بیشتر در رشته میکروالکترونیک پدید آمده اند. بسیاری از دستگاه های شناخته شده توسط پیشرفت های تکنولوژی میکرو چیپ از همیشه کوچک تر شده اند، علاوه براین، تکنولوژی ابزارهای دیگری را نیز فرا آورده است که زمانی در تصور نمی گنجیدند. به عنوان مثال، زمانی رایانه یک ماشین بزرگ بود که چندین اتاق را اشغال می کرد و چندین تن وزن داشت. در فیلم آپولوی ۱۳(۱۹۹۵) جیم لاول فضانورد به مقامات دیدار کننده در ناسا توضیح می دهد که انتظار می رود روزی به رایانه ای دست یابند که در یک اتاق جای گیرد. با وجود این هنوز رایانه های بسیار بزرگی وجود دارند که ظرفیت کاری و سرعتشان بسیار بیشتر از دهه های پیشین است، در حالی که آنچه زمانی نیازمند چندین تن ماشین آلات بود، امروز می تواند توسط یک لپ تاپ کوچک باریک صورت گیرد.
واکمن
در سال ۱۹۷۹ آکیوموریتا مدیر عامل سونی تصمیم گرفت که به رغم نظر مخالف مسئولان فروش شرکت خود، اقدام به ساخت دستگاه جیبی واکمن برای پخش نوارهای صوتی کند. این دستگاه بر فرهنگ دهه ۱۹۸۰ تأثیری بی مانند نهاد. با واکمن ها می شد در مترو، هنگام دویدن و یا خرید، به موسیقی گوش داد. امروز «واکمن» در مدل های گوناگون عرضه می شود ولی با آن که نام آن علامت تجاری شرکت سونی است به طور عام نیز برای توصیف هر پخش کننده کوچک نوار، صرف نظر از سازنده اش، به کار می رود. در سال ۱۹۸۸ سونی، واچمن، تلویزیونی مکمل واکمن را نیز تولید کرد؛ دیسکمن نیز که وسیله قابل حمل پخش سی دی بود بر مبنای اصول کم کوردر (ویدئو ضبط کوچک دستی) و دیتا دیسکمن (پخش/ خواننده سی دی رام) ساخته شد.
ناپدید شدن چیزها
توسعه منطقی و ادامه دار میکروالکترونیک ناپدید شدن «بالقوه» اشیاء را سبب شده است. پیش از این به سادگی می شد با نگاه به یک ماشین تحریر دستی کارکرد آن را دریافت و بعد با نظر افکندن به گوی چاپ یک ماشین تحریر برقی کارکرد آن را استنتاج کرد؛ با وجود این که اجزای صفحه کلید در اکثر سیستم های واژه پردازی ثابت مانده است، نمی توان یک «واژه پرداز» را از ظاهر دیسک رایانه ای حاوی آن تشخیص داد. از آنجا که اکثر کاربران استفاده از ترک بال ها و موش ها را ترجیح می دهند، صفحه کلید نیز احتمالاً متحمل تغییراتی خواهد شد. به هر تقدیر تشخیص کارکرد یک نرم افزار از دیگری بر مبنای فرم دیسک حاوی آن و یا حتی سخت افزاری که آن را به کار می برد، ناممکن است. طراح عصر الکترونیک برای انتقال کارکردهای متفاوت، وظایف جدیدی را عهده دار می شود، نظیر طراحی سطوح که زمانی یک موضوع صرفاً سبک گرایانه بود. طراحی علاوه بر ظاهر فرم های ملموس، فرآیندها و اطلاعات غیرملموس را نیز مورد توجه قرار داده است.
رایانه ها و طراحی
از دهه ۱۹۸۰ به بعد رایانه ها نه فقط مورد طراحی قرار می گیرند بلکه خود از ابزار اصلی طراحی نیز محسوب می شوند. CAD/CAM (طراحی به کمک رایانه/ ساخت به کمک رایانه) به دلیل ارائه امکانات جدید برنامه ریزی و تولید به خصوص در محصولات های تک، ورد زبان ها شده است. برنامه های جدید گرافیکی، شبیه سازی یک محصول را بر روی صفحه مونیتور نه فقط به منظور طراحی آن بلکه برای تغییر اطلاعات مهم فنی و زیست محیطی اش ممکن ساخته اند. اهمیت فرآیندهای رایانه ای شده را می توان در وضوح گرافیکی تصویر و انعطاف پذیر شان دانست.
طراحی و بازاریابی
رونق و رواج طراحی در دهه ۱۹۸۰ آشکارا بیان گر نقش آن در سیاست گذاری شرکت ها بود. تا آغاز دهه ۱۹۸۰ بسیاری از کالاهای مصرفی از نظر فنی تکامل یافته بودند؛ به طوری که غالباً دو محصول با قیمت مشابه از حیث مرغوبیت با یکدیگر همسان بودند. در این شرایط تنها چاره کمپانی ها برای رقابت در بازار متمایز ساختن محصولات از طریق طراحی بود.
در امور بازرگانی، طراحی بیش از پیش به بخشی جدایی ناپذیر از هویت شرکت ها تبدیل گردید: محصولات، علاوه بر منزلت مصرف کنندگان مبین وجهه شرکت ها نیز بودند. هر چند بسیاری از شرکت ها هرگز از سیاستی ویژه جهت ابداع طرح های خاص خود پیروی نکردند ولی با جلوه های پررنگ و لعاب و بیرون از عادت و عرف، از راهی میان بر با اکتساب این وجهه اجتماعی صورت تحقق بخشیدند. آنان به عنوان یک ترفند بازاریابی ممکن بود نام یک طراح را به یک محصول منتسب کنند. سازندگان برای جذب سلیقه ظاهراً نامحدود عامه، نقوش، نماها، سطوح و جزئیات خاصی را به محصولاتی می افزودند که بدون این خصوصیات از نظر فنی همانند بودند.
سواچ
در سال ۱۹۸۳ ساعت سواچ سوئیسی در دنیای ساعت دگرگونی ایجاد کرد. سواچ، ساعت مچی ارزان و غیرقابل تعمیری است که در طراحی خود، از طبیعت ناپایدار مد، روح زمانه و سبک های زندگی بهره گرفته و با استفاده از جزئیات گوناگون، اشکال متنوعی را ارائه می کند. مجموعه اصلی سواچ بندهای تک رنگ را در ۴ سبک به بازار عرضه کرد: کلاسیک های تک مد و اسپرت.
مدیریت طراحی و طراحی خدماتی
«مدیریت طراحی» اصطلاحی است که گویای اهمیت طراحی به عنوان یک ابزار مدیریت استراتژیک است. برنامه ریزی تولید یک محصول علاوه بر مسأله فرم، مسایل سازمانی، اقتصادی، قانونی و بازاریابی را در برمی گیرد.
رشته طراحی در حال توسعه است و امروز ریختن طرح یک شرکت، تبلیغات تلویزیونی، بازاریابی از طریق تلفن و نرم افزار را نیز شامل می شود. بسیاری از دفاتر مستقل طراحی، علاوه بر طرح خود محصول، طراحی ساختار سازمانی و رفتارهای درون کمپانی را نیز ارائه می دهند.
طراحی و فرهنگ
تمامی جوانب طراحی نظیر ارتباط طراحی نو با هنر یا به عبارت دیگر ارتباطات میان رشته ای بین هنرهای کاربردی، هنر و صنعت، برپایی نمایشگاه های متعدد در موزه ها و پدیدار شدن طراحان موفق، نوعی آگاهی را نسبت به طراحی به عنوان بخش توجیه شده ای از فرهنگ عامه پدید آورده است.
طراحی نیز مانند موسیقی، تئاتر، فیلم های هنری و هنر از سوی شرکت هایی پشتیبانی مالی می شود که حمایت از فرهنگ را بخشی از هویت خویش ارزیابی می کنند. حتی کمپانی های مبلمان نظیر کارخانه سوئیسی ویترا یک مجموعه یا مجموعه های محدودی از محصولات خاص خود را توزیع می کند. فیلیپ موریس کمپانی تنباکو جایزه ای را برای طراحان جوان در نظر می گیرد و از محبوبیت و اعتبار فرهنگی طراحی برای بهبود وجهه خود استفاده می کند. در عصری که برداشت عموم از سیگار کشیدن و محصولات تنباکو چندان مثبت نیست و اعتبار تولید کنندگان سیگار پیوسته در معرض نابودی است، چنین اقداماتی شدیداً ضروری به نظر می رسد.
طراحی و محیط
امروز نگاه فراخ بین به طراحی نمی تواند مسایل محیطی را نادیده بگیرد. امروز یک محصول «خوب» در استفاده از منابع و محیط صرفه جویی می کند. مصرف کنندگان بیش از پیش نسبت به مسایل محیطی حساس شده اند و کمتر از محصولاتی دارای خطرات زیست محیطی حمایت می کنند. انبوه کاغذهای مصنوعات سفید شده، ماژیک های سمی و دیگر زباله های خطرناک اداری، طراحان را وا می دارد که در خصوص مواد و فرآیندهای تولید مسئولانه رفتار کنند. طراحان همواره به سهم خود با این که دست نشانده های سرمایه داری و یا صرفاً «دکوراتورهای بازاریابی» قلمداد شوند، مخالفت کرده اند.
در طراحی «زیست محیطی» امروز دیگر صرفاً رجحان دادن به کاربرد مواد طبیعی به جای مصنوعی کفایت نمی کند؛ یک محصول هرچند های تک، برای زیست محیطی بودن باید با دوام و قابل بازیافت و نیز دارای جذابیت زیباشناختی ذاتی باشد.
امروز دیگر مسأله این نیست که برخی از «محصولات زیست محیطی» صرفاً به منظور بهبود وجهه کمپانی مورد استفاده قرار گیرند. در حقیقت نفس وجود محصولات زیست محیطی و ساخت زیست محیطی است که ضرورت دارد. اگر یک کمپانی ادراک دغدغه های محیطی را جنبه مثبت وجهه خود بداند، می تواند در ارتقای آگاهی وسیع تری نسبت به مسایل محیطی کمک کند، حتی اگر این امر به واسطه دل مشغولی های اقتصادی ناشی از افزایش قیمت حمل زباله و تعهد در برابر دولت جهت گسترش برنامه بازیافت پدید آمده باشد.
طراحی و حس
مصرف کنندگان نیز همچون سازندگان و طراحان در حال تغییر هستند. بسیاری از خریداران دیگر جویای اجناس پرجلوه و جلا نیستند بلکه علاوه بر ارزش عملی یک محصول، فردیت، اصالت و معنای آن محصول را برای زندگی خویش جست وجو می کنند. سال ها بحث و جدل سبب شده است که برخی از طرح ها و آرک تیپ های کلاسیک به نظر مطمئن و قابل اعتماد برسند و به سبب همین طرح هاست که بسیاری از مصرف کنندگان هنوز به آنها روی می آورند.
چه چیز در پیش روی است؟
طراحی در طول سالیان دراز تاریخ خویش، تغییر کرده، گسترش یافته و در تعاریف و دامنه مسئولیت هایش وسعت پذیرفته است. امروز نگاه طراحی معطوف به مسایل فراگیرتری است تا صرفاً شکل ظاهری شیء. انکار نقش طراحی در صنعت و زندگی روزمره ناممکن است. با گسترده تر شدن دامنه مسئولیت های طراحی اهمیت آن نیز افزایش خواهد یافت. با وجود بخش بخش شدن بازار، تنوع محصولات وگونه گونی فرم ها احتمالاً به گسترش خود ادامه خواهد داد، زیرا چالش برای فردیت بخشیدن به محصولات و ایجاد تفاوت میان رقابت کنندگان جهت تسخیر بازار چنین تحولی را به همراه خواهد داشت.